در نشست «آسیب‌شناسی فرآیند استقلال طلبی در ایران» مطرح شد؛

اندیشه امام در دوره کودتای۳۲ و پس از آن مبنی بر استقلال‌گرایی بود

اندیشه امام در دوره کودتای۳۲ و پس از آن مبنی بر استقلال‌گرایی بود

نشست «آسیب‌شناسی فرآیند استقلال طلبی در ایران بر مبنای اندیشه امام خمینی (ره)» از سوی اندیشگاه بیانیه گام دوم وابسته به دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مدظله العالی) برگزار شد.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست «آسیب‌شناسی فرآیند استقلال طلبی در ایران بر مبنای اندیشه امام خمینی (ره)» از سوی اندیشگاه بیانیه گام دوم وابسته به دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مدظله العالی) برگزار شد.

در این نشست مصطفی مصلح‌زاده، دبیر ستاد راهبردنگاری دهه پنجم انقلاب اسلامی ایران طی سخنانی با بیان این‌که امام خمینی (ره) هرگونه وابستگی به امپریالیسم را نفی می‌کردند، اظهار داشت: یک مسئله برای امام (ره) اهمیت داشت و آن عدم سلطه آمریکا بود. بنابراین مبارزه با امپریالیسم اولین اولویت امام خمینی (ره) و مبارزه با دیکتاتوری دومین اولویت ایشان بود و اگر امام نبودند، انقلاب اسلامی به بن‌بست می‌رسید. این قدرت کاریزماتیک امام راحل بود که باعث پیروزی انقلاب اسلامی ایران شد.

وی بیان داشت: امام خمینی (ره) در دهه ۴۰ به شاه نصیحت کردند و وارد یک چالش انقلاب‌گونه نشدند زیرا در ابتدا انتظار داشتند که شاه از سیستم وابسته به امپریالیسم دست بکشد اما در دهه پنجاه و در سال ۱۳۵۷ از رویکرد شاه مقابل غرب، ناامید گشته و انقلاب را پایه‌ریزی کرده‌اند. امام در چندین مقطع از جمله کاپیتولاسیون، در زمان بختیار و پس از پیروزی انقلاب، مبارزه با سلطه آمریکا را در دستور کار خود قرار داده بودند.

در ادامه ابراهیم متقی، استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران اظهار کرد: اگر بخواهیم ذات انقلاب را بدانیم باید تبارشناسی فکری و اندیشه‌ای و تاریخی داشته باشیم، اندیشه سیاسی حاکم بر فقهای شیعه درباره دولت این بوده که حکومت غیردینی، فاسد است و مورد پذیرش نیست.

وی گفت: در دوران انقلاب مشروطه، علامه نائینی از این اصل بنیادی فقهای شیعه عبور نکرده است و نظریه دفع افسد به فاسد را ارائه کرده و می‌گوید حکومت غیردینی فاسد است اما اگر آن را براندازی کنیم فضای بی‌نظمی و آشوبی ایجاد می‌شود که منجر به درهم ریختگی شدیدی می‌شود که افسد است. بنابراین اندیشه دینی در ایران مبتنی بر استقرار حکومت دینی بوده است وگرنه در وضعیت غیرقابل قبول از نظر فقها قرار می‌گرفته است.

استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران ادامه داد: نکته دیگر تحولاتی است که در اقتصاد جهانی شکل می‌گیرد. این اقتصاد جهانی از اواخر قرن ۱۹ تحت تأثیر انقلاب تکنولوژیک قرار می‌گیرد و شکل‌بندی هویتی کشورها را تغییر می‌دهد؛ قبل از آن، یک نظام قدرتمند بود که از طریق ابزار نظامی به سلطه دست پیدا می‌کرد و از کشورهای شکست خورده امتیاز می‌گرفت و یک کشور آنقدر ضعیف می‌شد که راهبردی که در پیش می‌گرفت، راهبرد موازنه مثبت بود.

متقی بیان کرد: آمریکا در اواخر قرن ۱۹ ظهور جدیدی پیدا می‌کند و اقتصاد مستعمراتی را موردانتقاد جدی قرار می‌دهد و در نتیجه آن، یک شکل جدید از استعمار به‌وجود می‌آید که خود غربی‌ها نیستند اما کارگزار آن‌ها هست. رضاشاه دولت ملی و بوروکراتیک تشکیل می‌دهد و با ناامنی‌ها مبارزه می‌کند و همبستگی ملی به‌وجود می‌آورد اما نه برای این‌که ایران در مسیر ثبات، امنیت و پیشرفت قرار بگیرد بلکه برای آن که شکل‌بندی جدیدی در حال ظهور بوده است که به آن استعمار جدید گفته می‌شود.

در ادامه مصلح‌زاده بیان کرد: بسیاری از جمله مصدق این استعمار جدید را درک نکردند و فکر می‌کردند که آمریکا رهایی بخش است زیرا آمریکایی‌ها در قرن ۱۹ از جنبش استقلال طلبی آمریکای لاتین و سیاست فروپاشی امپراتوری‌ها حمایت کردند. ادبیات انگلیسی‌ها نیز از اواخر قرن ۱۹ تا زمان جنگ جهانی دوم، حمایت از دولت‌های استقلال طلب و دولت‌هایی بود که ملی‌سازی را در دستور کار قرار می‌دادند، کاری که مصدق انجام داد نیز مبتنی بر این فضا بود زیرا درک او از اقتصاد جهانی، یک درک راهبردی نبود. مصدق فکر می‌کرد که آمریکا رهایی‌بخش است زیرا از استقلال‌طلبی کشورهای جهان سوم حمایت می‌کرد اما هدف آمریکایی‌ها رشد اقتصادی این کشورها از جمله ایران نبود.

وی خاطرنشان کرد: در کتاب کودتای ۱۹۵۳ نویسنده با استناد به اسناد، می‌گوید که طراحی طرح بیدمن از سوی آمریکا، طرحی برای بی سواد سازی ایران بوده و هدف براندازی را دنبال می‌کرده است. آمریکایی‌ها پس از انقلاب خیلی درصدد بی‌سواد سازی بودند اما دستشان رو شده بود و ساخت سیاسی ایران به این موضوع واقف بود.

دبیر ستاد راهبرد نگاری دهه پنجم انقلاب اسلامی ایران با بیان این‌که اندیشه امام (ره) در مقطع زمانی کودتای ۲۸ مرداد و در دوران بعد از آن، مبتنی بر استقلال‌گرایی بود، تصریح کرد: زیرا ایشان ساخت نظام سرمایه‌داری را می‌شناختند و بر این امر واقف بودند که نظام سرمایه‌داری در وضعیت هژمونی قرار دارد. استیون اوکس در کتاب «بعد سوم قدرت» می‌گوید نظام سرمایه‌داری، دولت‌های جهان سوم را در وضعیت اغوا قرار می‌دهد و این اغوا مبتنی بر این است که یک دریافت و آموزه کاذب ایجاد می‌کند.

کد خبر 5813961

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha